قرار .... قرار ....قرار .... قرار ....قرار .... قرار ....

سلام!

زمان و مکان قرار بلاگ اسکایی ها .....

زمان :

پنج شنبه ۱۹ اردیبهشت ساعت ۳۰/۴ بعدازظهر

مکان :

پارک طالقانی ، روبروی در ورودی

 

به امید دیدار همه......

قرار بهاره......!

سلامی به وسعت بهار .....

خیلی ساده:

می خواهیم یک بار دیگر قرار بگذاریم!

بچه های بلاگ اسکای در کنار هم فارغ از تمام هیاهوها .

« یک قرار ساده و زیبا - یادآور خاطرات شیرین گذشته »

زمان پیشنهادی :

پنج شنبه ۱۹ اردیبهشت ساعت ۶ بعدازظهر

پنج شنبه ۲۶ اردیبهشت ساعت ۶ بعدازظهر

مکان پیشنهادی:

پارک طالقانی

راستی:

« این قرار بروبچه های بلاگ اسکاییه»

 

به امید دیدار همه

قرار خیلی جالب......

سلام:

یه قرار دیگه از قرارای بچه های بلاگ اسکای برگزار شد.

یه قرار دیگه از اون قرار هایی که همدیگرو دیدیم و از کنار هم بودن لذت بردیم.

یه قرار دیگه از اون قرار هایی که خیلی ها نیومدن و احتمالا مثل دفعه های قبل حسرت خوردن.

ولی .....ولی

                                               خیلی خوش گذشت.

اول که رسیدیم طبق معمول: ورود ممنوع/(آخه عزیز من وقتی بسته است چرا قرار می ذداری که ضایع شی .آخه چراااااااا؟)

یه نیمکت و ۵ تا بلاگر باحال بلاگ اسکایی

از چپ به راست: فرمانروای سرزمین خورشید - شب بارانی - خودنویس- عاشق ۸۰ -        مستانه و یه دوست خوب)

همون نما با یه افه دیگه! 

اینجا بود که خدایی هم اومد نفر آخر سمت راست! 

خداییش خیلی باکلاسن! 

 

این هم مام قرار و همسر گرام!( خوشبخت باشن) 

نمای استادیومی ( مستانه - فرمانروا - شب بارانی - عاشق ۸۰ - صدر) 

استیل جنتلمنی! 

استیل خیلی جنتلمنی! 

یه نمای همینجوری ابتکاری! 

یاد مسعود( سه دوست ) هم بخیر خیلی دلش می خواشت بیاد اما حیف که مشکلی براش پیش اومد.

به هر حال با اینکه خیلی ها طبق معمول نیومدن اما خیلی خو.ش گذشت!

                                      تا دفعه بعد و دیداری دیگر..........

اعلام قرار تابستانی.......

 

سلام!

قرار تابستانی بلاگرهای بلاگ اسکای و بعد از گرفتن نظرات بچه ها چه اونهایی که پیام گذاشتن چه اون هایی که تلفنی و ایمیلی خبر دادن به این نتیجه رسید که این دوره هم در تهران برگزار بشه تا ببینیم اگه شد دوره بعد و بندازیم اصفهان!

اما زمان و مکان :

                                          ۵ شنبه ۲۵/۵/۱۳۸۶

پارک ملت . کافی شاپ توت فرنگی ( کنار دریاچه )

ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر

                      

یه توضیح کوچک این که چون بعضی از پایه های قرار هفته آخر مرداد میرسن تهران با اجازه جمع بچه ها قرار و پنج شنبه آخر مرداد گذاشتیم

 به امید دیدار همه  ......                       

یه قرار پس از هزار تا قرار........

سلام!

یه قرار دیگه و دیداری دیگه  ......

یه قرار دیگه بین بلاگرهای  بلاگ اسکای  اما این بار متفاوت و جالب......

ببینید:

روزهای پیشنهادی:

۵ شنبه  ۲۸ / ۴ / ۸۶ 

۵ شنبه ۴ / ۵ / ۸۶

مکانهای پیشنهادی:

تهران . پارک ملت . مهمان بلاگر های تهران

اصفهان . تور یک روزه تفریحی . مهمان بلاگرهای اصفهان

 

گفتیم این بار اگر موافق باشید قرار هامون و شروع کنیم تو استان ها بذاریم و مهمون بلاگرهای استان های دیگه هم باشیم. هم فال هم تماشا . باید ببینیم چقدر از بچه ها موافقن و بنا به اکثریت رای قرار ها رو تنظیم کنیم.

به امید دیدار همه

موفق باشید  و همیشه پایدار

..... ما و بقیه بچه ها و اولین قرار رسمی بلاگ اسکایی ها

با سلام:

زندگی صحنه یکتا هنرمندی ماست

                      هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

                     صحنه پیوسته بجاست

                                                       خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

.... اولین قرار رسمی بلاگ اسکایی ها هم برگزار شد . همه ما قبل از اون که تو جلسه شرکت کنیم حرف و حساب های خاص خودمون و باز کرده بودیم. بگذریم از این که این جلسه در بی برنامگی کامل اعلام شد و بدون توجه به نظرات دیگران ادامه پیدا کرد اما از این زاویه که بالاخره برگزار شد باید دست مریزادی به عواملش بگیم و تشکری بکنیم. اما چند تا نکته خیلی مهم این جا هست که جهت اطلاع همه اون هایی که نیومدن یعنی می خواستن بیان اما نتونستن خصوصا بچه های اولین قرار عرض می کنیم:

۱) برنامه با یک ساعت تاخیر ساعت ۵ بعد از ظهر و حدود ۵۴ نفر (یه کم بیشتر یا کمتر ) شروع شد که در این تعداد مدیران بلاگ اسکای و خبرنگار ا و عکاس و عوامل تولید و تدارک برنامه هم محاسبه شدند.

۲) از همون اول که وارد می شدیم اسامی همه رو می پرسیدن و می نوشتن اما هیچ کس نپرسید:(ببخشید آقا یا خانم اسم وبلاگتون چیه؟!) . هر کی می یومد داخل اومده بود!

۳) فضای جلسه یه فضای کاملا رسمی و خشک بدون در نظر گرفتن این که مدعوین کیا هستن ! فکر کنم فضای جلسه در حد فضای هیئت دیپلماتیک رسمی سر میز مذاکره بود که اگر دست زدن ها نبود بی شباهت هم نبود!

۴) تمام وقت جلسه به سخنرانی و تحویل گرفتن ها خودمونی مدیران محترم بلاگ اسکای گذشت اگر ۱۲ دقیقه پایانی صحبت های آقای ابطحی نبود شاید اصلا یادمون می رفت که این جلسه جلسه بلاگرهاست !

۵) در کل مراسم از تعارفاتی که شد اگر بگذریم جای تاسف بود که هیچ یادی از بلاگرهای قدیمی بلاگ اسکای نشد حتی اونهایی هم که اونجا بودن فرصت معرفی خودشون و پیدا نکردن چه برسه به اون هایی که نیومده بودن و حقی گردن محیط داشتن!

۶) راستی تا اونجایی که ما سوادمون می رسه و دیدیم جلسه های این تیپی اساسا محملی برای نقل  و انتقال تجربیات بلاگرهایی است که در این محیط حرفی برای گفتن دارن نه جلسه ای برای خودنمایی مجری و آقای ایکس و ایگرگ!

۷) روی سخنانمون با مدیران بلاگ اسکای : عزیزان اگر می خواستید خودتون و نشان بدهید و پرده از ابهامات سایبرنیکی بردارید راه های دیگری هم بود چرا بلاگرها رو وسیله کردید؟!

۸) اساتید ما همیشه می گن آدم های زیرک و باهوش کسانی هستند که درسته خودشون تجربه ای ندارن اما از تجربیات دیگران خوب استفاده می کنن!

۹) همه وقتی در مقام حرف میشه خودشون یه پا تئوریسین می دونن اما نمی دونم چرا وقتی پای عمل میان خودشون و می بازن و اونجوری که دیگران می گن عمل می کنن!

۱۰) ای کاش حداقل حرمت مهمانان را در قدردانی از حضورشون با برخوردی گرم و صمیمانه هر چند در ظاهر نگه می داشتید!

۱۱) ای کاش قدم اول در رسمی سازی این محیط را با کمی تامل و تدبر بیشتری بر می داشتید!

۱۲) و ای کاش می دانستیم که اعتبار یک محیط مجازی کاربران واقعی آن هستند .کاربران که از سراسر ایران به شوق مشاهده یک اتفاق خوب به اینجا اومدن.

...... از صراحتی که به خرج دادیم در نقدتان عذر می خواهیم اما اگر بما به شما بگوییم بهتر است تا از غریبه ها بشنوید . به هر حال ما خیلی امیدوار بودیم که این دور هم جمع شدن که باعث خوشحالی ما می تونست باشه کارکرد بهتری پیدا می کرد. اما وقتی کمی تامل کردیم به این نتیجه رسیدیم که جمع بلاگ اسکایی های قدیمی رو همچنان حفظ و تقویت کنیم اما نه رسمی بلکه به همان سبک ۵ سال گذشته !!!!!!

                  ::: عزیزان مدیران بلاگ اسکای متاسفانه سازهایتان ناکوک بود ::::

( قرار بعدی بچه های بلاگ اسکای هفته آینده برای نظرخواهی آماده می شود)

..:: تعدادی از عکس های مراسم:

موفق باشید و پایدار

قرار رسمی بلاگ اسکای............

بالاخره بعد از ۵ سال و اندی شاهد برگزاری مراسم رسمی بلاگرهای بلاگ اسکار هستیم.هرچند زمانش شاید یه طوری شده که خیلی ها نتونن بیان و البته ما هم اعلام نارضایتی خودمون و کردیم اما بالاخره برنامه ایه که گذاشته شده .به نظرم باید کمک کنیم این مراسم و این تصمیمات بدون حاشیه و در فضایی صمیمی و دوستانه برگزار بشه. برای همین این پست و گذاشتیم تا همه بچه های قدیمی دور هم جمع بشن .بچه های قدیمی بلاگ اسکای سال ها دور هم جمع شدن و با کم و زیاد هم ساختن.باید ببینیم این روند جدید چطور پیش میاد .اما یه نکته همچنان ثابت است:

                           :: قدیمی های بلاگ اسکای همچنان در کنار هم هستند ::

اطلاعیه بلاگ اسکای:

مجموعه بلاگ‌اسکای در نظر دارد به بهانه آغاز پنجمین سال فعالیت خود، اولین گردهمایی رسمی کاربران خود را برگزار نماید. از این رو از همگی شما وبلاگ نویسان و علاقه مندان این حوزه، کارشناسان و خبرنگاران و همچنین سایر کسانی که تمایل به حضور در این جمع دارید دعوت به عمل می آوریم تا در مراسمی که روز پنجشنبه هفته جاری (6 اردیبهشت 1386) از ساعت 16 تا 18 در باشگاه وبلاگ نویسان برگزار میگردد شرکت فرمایید.
پیشاپیش مقدم شما و همراهانتان را گرامی می داریم. امیدواریم تا این گردهمایی در نزدیک تر کردن دیدگاه های وبلاگ نویسان، کارشناسان، رسانه ها و کارگزاران بلاگ اسکای موثر باشد.

محل برگزاری مراسم : تهران - ابتدای بزرگراه کردستان - مقابل فروشگاه شهروند قزل قلعه - پارک گلها- باشگاه وبلاگ نویسان

به امید موفقیت

عکسهای قرار - زمستان ۸۵:

عکسهای قرار - زمستان ۸۵:

اینهم از عکس های آخرین قرار زمستانی که به پاورقیاش می بینید:

نمای بسته از اولین اعضای حاضر در قرار :طبیعت انسان

باهم می شمریم:نشسته هااز چپ به راست:عاشق ۸۰ / خدایی و دو دوست میهمان

استاده ها از راست به چپ: مستانه - سه دوست - چشم تو چشم- خودنویس 

این نما شاهکاره : از چپ به راست ایستاده ها : صدر- مسعود - حامد - سعید

نشسته ها از چپ به راست: امیر - وحیدو دو مهمان عزیزمان 

نمای نیمکت و آب و نرده و شکلات و البته با خدایی (خداییش شیرینیش خوشمزه بود)

دورنمای یه آرزوی بزرگ ، متین اما گوشی به آب داده ، خدا صبرت بده!

استیل می خوره ورزشکار باشه اما مهمان بود و از همه مهمتر سرباز!

ابهت بالا ، جذابیت زیاد ، مهمان و دوست داشتنی!

مهمترین ضد تبلیغ: وسط تابستون یه کتی و تابستونی! اولی چشم تو چشم ، سومی هم خدایی!

مرحله کارشناسی و البته خنده همه! ببخشید گوشی پس از افتادن تو آب چجوری می شه؟!

استیل فضا پیما اما متفکر و خوش تیپ! همه یه طرف و نگاه می کنن آقا حامد یه طرف دیگرو! مستانه شاهد بود!

پرستو ،مام قرار! با کلی سرحالی و شور! خوش تیپ و مهربان .شاید یه روز برامون از داستان آشناییش با امیر (فرمانروای سرزمین خورشید) بگه !

مرحله پا در آب ! البته خیسی هاش و نمی بینید اما میتونید بگید پای کیه؟!

شب پس از خماری عظیم گفتیم بریم بوفه پارک یعنی همین جا ول دیدم جاش هست نه اینکه نباشه نه! ولی خب بوفه ای در کار نبود! خداییش اگر خدایی و شکلات هاش نبود نمی دونستیم چی بنویسیم!

این مثلا نمای نزدیک ! عکاس : پرستو !

چیزی برا گفتن نیست! همین - فقط ببینید!

مراسم شکلات خورون! یه مراسن ابداعی توسط بلاگ اسکایی هاست! حالت هجوم مهربانانه!

البته رو اون صندلی بعدا دو نفر می شینن! ( خاطرش و نمیگیم باشه فقط برای حاضرین)

استادیوم ار بقل!

احتمالا بالا اشتباه شده !نمای نزدیک اینه!

پست مدرن که میگن همینه! لازم از عکاس فقیدش یه یادی بکنیم: صدر.

نشسته ها از چپ به راست: سه دوست- یاس سفید- خدایی-

ایستاده ها از راست به چپ: مهمان- مستانه- چشم تو چشم- عاشق ۸۰

یه چیزی تو مایه های قبلی!

آقا مسعود! بچه با معرفت اصفهان! (بقیه که نیومدن از مسعود و پرستو یاد بگیرن)خوش تیپ و البته یه کم ورزشکار( بیشتر پایه ورزش های فکریه)!

مستانه ! خوش رو و خوش تیپ! پرستیژ بالا و کمی هم هنرمند! ( رجوع کنید به پست قبلی و موضوع شیرین پمپ بنزین)

 عاشق ۸۰! تنها در صحنه و ماندگار! وقتی از سختی هایی که در سربازی می کشه برامون تعریف کرد هیچکدوم دل و دماغ زنده موندن دیگه نداشتیم. !!!!!!!!!!!!!!

دیگه خودتون حدس بزنید! وقتی میگم متفکره می گین نه!

این قرار با همه زیبایی هاش به پایان رسید! سال خوب و پر برکت و توام با موفقیتی داشته باشید!

تا سال بعد .....بدرود

 

....... و اما آخرین دیدار

 ====»           آخرین دیدار سال ۸۵ هم برگزار شد          «====

دیدار عجیب و خارج از عرف همیشگیه بچه های بلاگ اسکای.....

دیدار زیبا و به یاد ماندنی ای که نتیجه چند سال دیدارهای پاک و صمیمانه بچه ها رو نشون داد....

مهم نبود که کافی شاپ بسته بودن و همه ضایع شدن مهم نبود که هوا سرد بودن و همه سیاه شدن از سرما مهم نبود که کسی جذب نشد! مهم دیدار بچه ها بود با هم و نتیجه هایی که گرفتن....

»» یاس سفید از اهواز با یه دنیا معرفت هر طوری بود خودش و رسوند همش هم می گفت : فقط اومدم بچه ها رو ببینم!

»» سه دوست با یه دنیا صفا مثل همیشه از اصفهان اومد تا دیداری رو تازه کنه ( اگه بذارن!!!)

»» چشم تو چشم که مثل همیشه تو اون هوای سرد تیریپ تابستونی زده بود ( خب سرده !‌مجبوری تیپ بزنی) !

»» مستانه هم که با افتخار ییهو وارد جمع شد ! جدیدا یه پمپ بنزین می خواد بخره بزنه تو کار سینما و ویرانگر ۳و۴و۵و۶و۷و۸و با هم بسازه!

»» خداییش خدایی هم با معرفت بازی درآورد و اومد و به نیت تموم شدن سربازیش یه جعبه خیلی بزرگ شکلات آورده بود که همه بهش تبریک بگن ( خوردن ولی کسی تبریک نگفت ! اینقدر نگفتن تا خودش صداش دراومد)

»» عاشق ۸۰ هم اومده بود. ایول ! تیپ زده بود آس! با اون صفای همیشگیش و خنده های ریزش کلی جمع و با صفا کرده بود!

»» خودنویس هم که مثل همیشه پایه ثابت قرار بود ولی با چه خسارتی !( آخه کی به شما گفت بری تو آب عکس بگیری مثلا می خواستی بگی متفاوتی !! آقا گوشیشون و به آب دادن!!)

»» راستی فرمانروای سرزمین خورشید هم تلفنی هم سلام میرسوند هم سفارش می کرد !

یکی دوتا مهمون عزیز هم داشتیم که با حضورشون گرمای خاصی به جمع داده بودن!

جای خیلی ها خالی بود ! مثل همیشه و تکرار و تکرار که می آییم اما نیامدن! ولی اشکال نداره .....

:: کلی عکس هم گرفتیم که پست بعدی می ذاریم!

((( یه تصمیم خیلی مهم هم گرفته شد برای سال ۸۶ که ماحصل سه چهار سال رفت و آمد بچه ها بود که مهمترین نتیجه این دیدار بود که شاید تو پست بعدی برای اطلاع و نظرخواهی گذاشتیم......)))

 

دیدار زیبا و قشنگ و سرپایی بود! اولین دیداری که هیچ کس نشست همه ایستادن تا امسال و دست به دست به سال بعد بسپرن!