عکسهای قرار - زمستان ۸۵:

عکسهای قرار - زمستان ۸۵:

اینهم از عکس های آخرین قرار زمستانی که به پاورقیاش می بینید:

نمای بسته از اولین اعضای حاضر در قرار :طبیعت انسان

باهم می شمریم:نشسته هااز چپ به راست:عاشق ۸۰ / خدایی و دو دوست میهمان

استاده ها از راست به چپ: مستانه - سه دوست - چشم تو چشم- خودنویس 

این نما شاهکاره : از چپ به راست ایستاده ها : صدر- مسعود - حامد - سعید

نشسته ها از چپ به راست: امیر - وحیدو دو مهمان عزیزمان 

نمای نیمکت و آب و نرده و شکلات و البته با خدایی (خداییش شیرینیش خوشمزه بود)

دورنمای یه آرزوی بزرگ ، متین اما گوشی به آب داده ، خدا صبرت بده!

استیل می خوره ورزشکار باشه اما مهمان بود و از همه مهمتر سرباز!

ابهت بالا ، جذابیت زیاد ، مهمان و دوست داشتنی!

مهمترین ضد تبلیغ: وسط تابستون یه کتی و تابستونی! اولی چشم تو چشم ، سومی هم خدایی!

مرحله کارشناسی و البته خنده همه! ببخشید گوشی پس از افتادن تو آب چجوری می شه؟!

استیل فضا پیما اما متفکر و خوش تیپ! همه یه طرف و نگاه می کنن آقا حامد یه طرف دیگرو! مستانه شاهد بود!

پرستو ،مام قرار! با کلی سرحالی و شور! خوش تیپ و مهربان .شاید یه روز برامون از داستان آشناییش با امیر (فرمانروای سرزمین خورشید) بگه !

مرحله پا در آب ! البته خیسی هاش و نمی بینید اما میتونید بگید پای کیه؟!

شب پس از خماری عظیم گفتیم بریم بوفه پارک یعنی همین جا ول دیدم جاش هست نه اینکه نباشه نه! ولی خب بوفه ای در کار نبود! خداییش اگر خدایی و شکلات هاش نبود نمی دونستیم چی بنویسیم!

این مثلا نمای نزدیک ! عکاس : پرستو !

چیزی برا گفتن نیست! همین - فقط ببینید!

مراسم شکلات خورون! یه مراسن ابداعی توسط بلاگ اسکایی هاست! حالت هجوم مهربانانه!

البته رو اون صندلی بعدا دو نفر می شینن! ( خاطرش و نمیگیم باشه فقط برای حاضرین)

استادیوم ار بقل!

احتمالا بالا اشتباه شده !نمای نزدیک اینه!

پست مدرن که میگن همینه! لازم از عکاس فقیدش یه یادی بکنیم: صدر.

نشسته ها از چپ به راست: سه دوست- یاس سفید- خدایی-

ایستاده ها از راست به چپ: مهمان- مستانه- چشم تو چشم- عاشق ۸۰

یه چیزی تو مایه های قبلی!

آقا مسعود! بچه با معرفت اصفهان! (بقیه که نیومدن از مسعود و پرستو یاد بگیرن)خوش تیپ و البته یه کم ورزشکار( بیشتر پایه ورزش های فکریه)!

مستانه ! خوش رو و خوش تیپ! پرستیژ بالا و کمی هم هنرمند! ( رجوع کنید به پست قبلی و موضوع شیرین پمپ بنزین)

 عاشق ۸۰! تنها در صحنه و ماندگار! وقتی از سختی هایی که در سربازی می کشه برامون تعریف کرد هیچکدوم دل و دماغ زنده موندن دیگه نداشتیم. !!!!!!!!!!!!!!

دیگه خودتون حدس بزنید! وقتی میگم متفکره می گین نه!

این قرار با همه زیبایی هاش به پایان رسید! سال خوب و پر برکت و توام با موفقیتی داشته باشید!

تا سال بعد .....بدرود

 

....... و اما آخرین دیدار

 ====»           آخرین دیدار سال ۸۵ هم برگزار شد          «====

دیدار عجیب و خارج از عرف همیشگیه بچه های بلاگ اسکای.....

دیدار زیبا و به یاد ماندنی ای که نتیجه چند سال دیدارهای پاک و صمیمانه بچه ها رو نشون داد....

مهم نبود که کافی شاپ بسته بودن و همه ضایع شدن مهم نبود که هوا سرد بودن و همه سیاه شدن از سرما مهم نبود که کسی جذب نشد! مهم دیدار بچه ها بود با هم و نتیجه هایی که گرفتن....

»» یاس سفید از اهواز با یه دنیا معرفت هر طوری بود خودش و رسوند همش هم می گفت : فقط اومدم بچه ها رو ببینم!

»» سه دوست با یه دنیا صفا مثل همیشه از اصفهان اومد تا دیداری رو تازه کنه ( اگه بذارن!!!)

»» چشم تو چشم که مثل همیشه تو اون هوای سرد تیریپ تابستونی زده بود ( خب سرده !‌مجبوری تیپ بزنی) !

»» مستانه هم که با افتخار ییهو وارد جمع شد ! جدیدا یه پمپ بنزین می خواد بخره بزنه تو کار سینما و ویرانگر ۳و۴و۵و۶و۷و۸و با هم بسازه!

»» خداییش خدایی هم با معرفت بازی درآورد و اومد و به نیت تموم شدن سربازیش یه جعبه خیلی بزرگ شکلات آورده بود که همه بهش تبریک بگن ( خوردن ولی کسی تبریک نگفت ! اینقدر نگفتن تا خودش صداش دراومد)

»» عاشق ۸۰ هم اومده بود. ایول ! تیپ زده بود آس! با اون صفای همیشگیش و خنده های ریزش کلی جمع و با صفا کرده بود!

»» خودنویس هم که مثل همیشه پایه ثابت قرار بود ولی با چه خسارتی !( آخه کی به شما گفت بری تو آب عکس بگیری مثلا می خواستی بگی متفاوتی !! آقا گوشیشون و به آب دادن!!)

»» راستی فرمانروای سرزمین خورشید هم تلفنی هم سلام میرسوند هم سفارش می کرد !

یکی دوتا مهمون عزیز هم داشتیم که با حضورشون گرمای خاصی به جمع داده بودن!

جای خیلی ها خالی بود ! مثل همیشه و تکرار و تکرار که می آییم اما نیامدن! ولی اشکال نداره .....

:: کلی عکس هم گرفتیم که پست بعدی می ذاریم!

((( یه تصمیم خیلی مهم هم گرفته شد برای سال ۸۶ که ماحصل سه چهار سال رفت و آمد بچه ها بود که مهمترین نتیجه این دیدار بود که شاید تو پست بعدی برای اطلاع و نظرخواهی گذاشتیم......)))

 

دیدار زیبا و قشنگ و سرپایی بود! اولین دیداری که هیچ کس نشست همه ایستادن تا امسال و دست به دست به سال بعد بسپرن!