::::::: دیداری گرم و صمیمی در هوایی سرد ::::::::

یه بار دیگه یه قرار دیگه بچه های بلاگر خانواده بلاگ اسکای برگزار شد

یه بار دیگه بچه های بلاگر دور هم جمع شدن و از خوشی ها و خنده ها گفتن

یه بار دیگه بچه های بلاگ اسکایی در کنار هم یادآور خاطذات شیرین گذشته شدند

یه بار دیگه در یه قرار دیگه همه با هم در کنار هم برای هم گفتیم و خندیدیدم و لذت بردیم

اما.....

یه بار دیگه خیلی ها قول دادن و نیومدن

یه بار دیگه خیلی خونه مامان بزرگشون و بهانه کردن

یه بار دیگه خیلی ها سرما خوردن و بهانه کردن ( آخه تابلو بود همه فهمیدن)

یه بار دیگه خیلی ها پیچوندن و تلفنی پیام  دادن( خب نمی خوای بیایی چرا تلفنی؟)

ولی....

این قرار یه صفای دیگه هم داشت حالا بگو چرا ؟!

اول اینکه: یه کیک خوشمزه با نام بلاگ اسکای خوردیم که جای همه خالی

دوم اینکه : جمع حسابی سرکیف و عشق بود به ۲ علت : ۱) جمعیت نسوان نبودن و همین مایه بسی ناراحتی و شادمانی بود

                                                                              ۲) دلیل خاص دیگه ای نداشت

شرح دیدار.....

پرنده تنها و مستانه زودتر از همه رسیدن و از سرما هم سیاه شده بودن !

خودنویس و سه دوست با هم رسیدن طفلکی ها یه کم هم ضایع شده بودن !

آخر سر هم خدایی و عاشق ۸۰ با یه کیک گنده و خوشمزه سالن توت فرنگی و متحیر کردن!

نایب رئیس قرار هم که خونه مادرشوهر و اینا بود و تلفنی تو جلسه حضور داشت !

فرمانروای سرزمین خورشید هم را به را سلام می رسوند!

فصل بی عشقی هم تلفنی حال و احوال کرد !

=======> خداییش خدا رحم کرد این گراهام بل تلفن اختراع کرد !

اولش که همه بیرون منتظر بودن یه بابایی اون وسط تو اون سرما داشت بدمینتون بازی می کرد . به اتفاق همه چشمش زدیم که یا بخوره زمین یا پاش پیچ بخوره یا توپش خراب بشه یا بمیره اما نشد !

کلی هم جذب نیروی بلاگر داشتیم از پیرمرد ۷۰ ساله تا بچه ۵ ساله ! ولی نمی دونم چرا هیچکدوم محل هم نمی دادن!

خلاصه ......

++++++  آقا جان نمی خوای بیایی آخه چرا کامنت میذاری ملت و تو خماری نگه میداری مردیم از سرما  +++++++++

خلاصه اینکه هر چند بچه ها یه کم بی معرفتی کردن اما خیلی خوش گذشت! صفا و صمیمیت بچه ها کاری به کمیت نداره کیفیت و عشق است.

امیدواریم دیدار بعدی که احتمالا تو اسفند ماه خواهد بود همه بیان !

:: این هم نمایی از عکس ها ::